90/7/8
7:20 ع
دوستان خدا کسانی هستند که به باطن دنیا می نگرند زمانیکه مردم به ظاهر آن نگاه می کنند و به آینده آن مشغولند در حالیکه مردم به امروز آن سرگرمند و لذا اموری را که می ترسند سرانجام قاتل آنها باشند از میان می برند و آنچه را می دانند عاقبت آنها را ترک می گوید به دست فراموشی می سپرند آنچه را دیگران بسیار می بینند کم می شمارند و رسیدن به آن را از دست دادن محسوب می کنند دشمنند با آنچه دنیا پرستان صلحند صلحند با آنچه آنها دشمنند قرآن به وسیله آنها فهمیده می شود و آنها نیز به وسیله قرآن می فهمند قرآن به وسیله آنها برپا است همانگونه که آنها به وسیله قرآن برپا هستند بالاتر از امید خود امیدی نمی بینند و برتر از آنچه می ترسند مایه ترسی سراغ ندارند اشاره به خشنودی و خشم پروردگار است نهج البلاغه
89/11/19
2:56 ع
89/6/18
4:34 ص
89/6/17
4:47 ص
89/5/31
5:29 ص
خداوندا ریشه هایم را محکم گردان تا با هر وزشی، افکارم را باد نبرد... و با هر نسیمی آتش دلم خاموش نگردد...
89/5/30
1:21 ص
اینو اول به خودم می گم که با اینکه این طرحو زدم هنوز خوابم... به یه مرده شور گفتن این همه سال مرده شوری چیز عجیبی هم دیدی؟ گفت: آره چند ساله کارم اینه تا حالا این همه بدن اموات رو غسل دادم و با دستهای خودم کفن کردم ولی باورم نمی شه یه روزی خودمو قراره کفن کنن! حالا حکایت ماست مرگ خوبه واسه همسایه... مدعی هستیم و تو خالی... دعا کنید بیدار شویم پیش از آنکه بیدارمان کنند...
دوم به هنرمندی می گم ادامه مطلب...
89/5/26
1:19 ص
89/5/18
6:27 ع
یادمه بچه که بودم همیشه بخاطر اینکه زمین رو نگاه نمی کردم زمین می خوردم و دست و پام زخمی می شد...
پدرم می گفت: خیلی سر به هوایی... اما من از این که آسمون رو نگاه کنم لذت می بردم... حتی اگه دست و پام زخمی می شدن...! اما الان... دیگه دلم نمی خواد سر به هوا باشم... چون می دونم اگه بخورم زمین دلم زخمی می شه...
خسته شدم...، تمام سنگ فرش های خیابون رو از حفظم...
دلم واسه آسمون یه ذره شده...